سلام خدمت همه دوستای گلم
اومدم اینجا بگم که من دیگه تو blogsky نمی نویسم
این آدرس وبلاگ جدید منه http://thinkandheart.blogfa.com/
خوشحال میشم سر بزنین
اونجا می بینمتون
منتظرتون هستم ...........
همیشه با بدست آوردن اون کسی
که دوستش داری
نمی تونی صاحبش بشی ،
گاهی وقتا لازم هست که ازش بگذری
تا بتونی صاحبش بشی ،
همه ما با اراده به دنیا می آییم
با حیرت زندگی میکنیم و با حسرت میمیریم
این است مفهوم زندگی کردن ،
پس هرگز به خاطر غمهایت گریه مکن
و مگذار این زمین پست
شنونده آوای غمگین دلت باشد
افسوس...
آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم
آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم
و بعد...
برای آنچه از دست رفته آه می کشیم
یه روزی که مثل هیچ روزی نبود،
یه کسی که مثل هیچ کسی نبود،
با دو تا چشم نجیب ،
که دل تموم آدما رو مبتلا می کرد،
با یه لبخند قشنگ و صورتی
با نگاهی که پر از عشق به یک چلچله بود
اومد و واسه همیشه دل یک فرشته را برد...
ای کاش می توانستم باران باشم تا تمام غمهای دلت را بشویم
ای کاش می توانستم ابر باشم تا سایه بانی از محبت را برویت می گسترانیدم
ای کاش می توانستم اشک باشم تا هر گاه که آسمان چشمت ابری می شد باریدن می گرفت
ای کاش می توانستم خنده باشم تا روی لبانت بنشینم و غنچه بسته لبانت را بگشایم
ای کاش می توانستم یک پرنده باشم و پر می گشودم و تا دور دستها در کنار تو پرواز می کردم
و ای کاش سایه بودم تا نزدیکترین کس به تو باشم
آری ای کاش سایه بودم تا همیشه و همه جا همراه و همقدم با تو بودم
سلام سلام
بعد از ۱ غیبت طولانی من اومدم
دلم واسه همه بچه ها و دوستای وبلاگ نویس تنگ شده بود
منم ۱ هفته میشه از شر این امتحانا خلاص شدم خدا رو شکر همه رو پاس شدم اونم با نمره های خوب
الانم واسه ۴و۵ روز میخوام برم صفاسیتی جای همتون خالی
راستی خدمتتون عرض کنم که ۲۷ یعنی ۳شنبه آبجیتون میره تو ۲۱ سال
خلاصه کادو یادتون نره
از همه دوستای گلم که تو این مدتی که نبودم سر زدن و نظر گذاشتن تشکر میکنم
بابک گل- آقا افشین-شیداخانم-مصطفی جان-بهروز-عسل جان- دو پرنده یک پرواز- پویا- پسری از جنس باران(فرزاد)-سید حسین و ...
قول میدم زود بیام
دستا همه بالا
بای بای
بی تو همچون برگ پاییزم که می لرزد و می ریزد
کسی در این درختستان سراغ از من نمی گیرد نمیپرسد!
نمی خواهم بدانم کیست مینالد؟ و من بی تو چو شمعم
که می گرید چو میسوزد اگر باشی
کنار تو آرام میگیرد و می سوزد و قلبم در تپیدنهای تحمیلی
چو باشی صادقانه میتپد آرام میگیرد.
التماس درختی است به آب جوی
عشق لذت نهان است
انشاء تمام زمان است
زبان چشم است
دیوانگی عقل است
رسوایی خلق است
تن به تن جنگ است
آماده گوش به زنگ است
هزار رنگ است
خیلی زرنگ است
عشق
جرات و دیوانگی است
جنگ سرد است ودگر هیچ...